که چرا بعضی از پسرهایی که هر روز با یک دختری ارتباط دارند، دنبال دختری که تا به حال با هیچ پسری ارتباط نداشته اند برای ازدواج می گردند!😳🤔
اصلا برایمان قابل هضم نبود که همچین پسرهایی دنبال این طور دخترها برای زندگیشان باشند!😏
این وسط استادمان خاطره ای را از خودش تعریف کرد:😅
ایشان تعریف میکردند من در فلان دانشگاه، مشاور دانشجوها بودم،😎
روزی دختری که قبلا هم با او کلاس داشتم وارد اتاقم شد،😳
سر و وضع مناسبی از لحاظ حجاب نداشت،🙄
سر کلاس هم که بودیم مدام تیکه می انداخت و با پسرا کل کل می کرد و بگو بخند داشت، دختر شوخی بود و در عین حال ظاهر شادی داشت.😅
سلام کرد گفت حاج آقا من میخواستم در مورد مسئله ایی با شما صحبت کنم،
اجازه هست؟☝️
گفتم بفرمایید
و شروع کرد به تعریف کردن.
راستش حاج آقا توی کلاس من خاطر یه پسرَ رو میخوام،😍
ولی اصلا روم نمیشه بهش بگم،☺️
میخوام شما واسطه بشید و بهش بگید،🙏
آخه اونم مثل خودم من خیلی راحت باهام صحبت میکنه و شوخی میکنه،🙄
روحیاتمون باهم می خوره، باهم بگو بخند داره،😅
خیلی راحت تر از دختر های دیگه ای که در دانشکده هستن بامن ارتباط برقرار میکنه و حرف میزنه، از چشم هاش معلومه اونم منو دوست داره،😳🙄
ولی من روم نمیشه این قضیه رو بهش بگم
میخواستم شما واسطه بشید و این قضیه رو بهش بگید."😅
حرفش تمام شد و سریع به بهانه ایی که کلاسش دیر شده از من خداحافظی کرد و رفت.🚶
در را نبسته همان پسری که دختر بخاطر او بامن سر صحبت رو باز کرده بود وارد اتاق شد.☺️
به خودم گفتم حتما این هم بخاطر این دخترک آمده، چقدر خوب که خودش آمده و لازم هم نیست من بخواهم نقش واسطه رو بازی کنم!😏
پسر حرفش رو اینطور شروع کرد که: من در کلاسهایی که می رم،دختری چشم من رو بد جور گرفته،😍
میخوام بهش درخواست ازدواج بدم،😉
ولی اصلا روم نمیشه و نمی دونم چطوری بهش بگم!🙄😳
بهش گفتم اون دختر کیه: گفت خانم فلانی!😐
چشم هام گرد شد، 😳
دختری رو معرفی کرد که در دانشکده به «مریم مقدس» معروف بود!!😥😳
گفتم تو که اصلا به این دختر نمی خوری😳
من باهاش چندتا کلاس داشتم،
این دختر خیلی سرسنگین و سر به زیر ِ، بی زبونی و حیائی که اون داره من تا الان توی هیچ کدوم از دخترهای این دانشکده ندیدم، ولی تو ماشاءالله روابط عمومیت بیسته!😅
فکر میکنم خانم فلانی (همون دختری که قبل از این پسر وارد اتاق شد و از من خواست واسطه میان او و این پسر شوم) بیشتر مناسب شما باشه!😏
نگذاشت حرفم تمام شود و شروع کرد به پاسخ دادن:
"من از دختر هایی که خیلی راحت با نامحرم ارتباط برقرار میکنن بدم میاد،😒
من دوست دارم زن زندگی ام فقط مال خودم باشه،😍
دوست دارم بگو بخند هاشو فقط با مرد زندگیش بکنه،😅😍
زیبایی هاش فقط مال مرد زندگیش باشه،👌
همه دردو دل هاشو با مرد زندگی ش بکنه،💑
حالا شما به من بگید با دختری که همین الان و قبل از ازدواج هیچی برای مرد آینده اش جا نذاشته من چطوری بتونم باهاش زندگی کنم؟!😒😥
من همون دختر سر به زیر سرسنگینی رو میخوام که لبخندشو هیچ مردی ندیده،💓
همون دختری رو میخوام که میره ته کلاس میشینه و حواسش به جای اینکه به این باشه که کدوم پسر حرفی میزنه تا جوابش رو بده چار دنگ به درسش ِ و نمراتش عالی!💞😍
همون دختری که حجب و حیاءش باعث شده هیچ مردی به خودش اجازه نده باهاش شوخی کنه، و من هم بخاطر همین مزاحم شما شدم، چون اونقدر باوقاره که اصلا به خودم جرات ندادم مستقیم درخواستم رو بگم." 😳
🔸🔷🔶🔹🔸🔷🔶🔹🔸🔷🔶🔹
❤️کپی مطالب با ذکر صلوات ازاد است❤️