...بنده های خوشتیپِ خدا

...بنده های خوشتیپِ خدا

یا اَیُّهَاالنَّبیُّ قُل لِاَزواجِکَ وَ بَناتِکَ...
ای پیامبر، به همسران و دخترانت و به زنان مؤمنین بگو که جلباب های( روسری ها) خویش را به خود نزدیک سازند، این کار برای اینکه شناخته شوند و مورد اذیت و آزار قرار نگیرند، بهتر است و خدا آمرزنده و مهربان است.

لوگوی دوستان
ملازمان حرم 313

۲۶ مطلب در آبان ۱۳۹۳ ثبت شده است


آنها چفیه داشتند… من چادر دارم….
آنان چفیه می بستند تا بسیجی وار بجنگند… من چادر می پوشم تا زهرایی زندگی کنم…

آنان چفیه را خیس می کردند تا نَفَس هایشان آلوده ی شیمیایی نشود… من چادر می پوشم تا از نفَس های آلوده دور بمانم…
آنان موقع نماز شب با چفیه صورت خود را می پوشاندند تا شناسایی نشوند… من چادر می پوشم تا از نگاه های حرام پوشیده باشم…
آنان با چفیه زخم هایشان را می بستند … من وقتی چادر ی می بینم یاد زخم پهلوی مادرم می افتم…
آنان سرخی خونشان را به سیاهی چادرم امانت داده اند…
من چادرسیاهم را محکم می پوشم تا امانتدار خوبی برای آنان باشم..

دختری از تبارِ غرور
از هنگامی که خداوند مشغول خلق کردن زن بود، شش روز می گذشت.
فرشته ای ظاهر شد و عرض کرد:چرا این همه وقت صرف این یکی می فرمایید ؟
خداوند پاسخ داد:دستور کار او را دیده ای ؟
او باید کاملا'' قابل شستشو باشد، اما پلاستیکی نباشد.

باید دویست قطعه متحرک داشته باشد، که همگی قابل جایگزینی باشند.
باید بتواند با خوردن قهوه تلخ بدون شکر و غذای شب مانده کار کند.
باید دامنی داشته باشد که همزمان دو بچه را در خودش جا دهد و وقتی از
جایش بلند شد ناپدید شود.

بوسه ای داشته باشد که بتواند همه دردها را، از زانوی خراشیده گرفته تا
قلب شکسته، درمان کند.
و شش جفت دست داشته باشد.
فرشته از شنیدن این همه مبهوت شد.
گفت:شش جفت دست ؟ امکان ندارد ؟
خداوند پاسخ داد:فقط دست ها نیستند. مادرها باید سه جفت چشم هم داشته
باشند.
-این ترتیب، این می شود یک الگوی متعارف برای آنها.

خداوند سری تکان داد و فرمود:بله.
یک جفت برای وقتی که از بچه هایش می پرسد که چه کار می کنید،
از پشت در بسته هم بتواند ببیندشان.
یک جفت باید پشت سرش داشته باشد که آنچه را لازم است بفهمد !!
و جفت سوم همین جا روی صورتش است که وقتی به بچه خطاکارش نگاه کند،
بتواند بدون کلام به او بگوید او را می فهمد و دوستش دارد.

فرشته سعی کرد جلوی خدا را بگیرد.
این همه کار برای یک روز خیلی زیاد است. باشد فردا تمامش بفرمایید .
خداوند فرمود:نمی شود !!
چیزی نمانده تا کار خلق این مخلوقی را که این همه به من نزدیک است،
تمام کنم.
از این پس می تواند هنگام بیماری، خودش را درمان کند، یک خانواده را با
یک قرص نان سیر کند و یک بچه پنج سال را وادار کند دوش بگیرد.

فرشته نزدیک شد و به زن دست زد.
اما ای خداوند، او را خیلی نرم آفریدی .
بله نرم است، اما او را سخت هم آفریده ام. تصورش را هم نمی توانی بکنی
که تا چه حد می تواند تحمل کند و زحمت بکشد .
فرشته پرسید:فکر هم می تواند بکند ؟
خداوند پاسخ داد:نه تنها فکر می کند، بلکه قوه استدلال و مذاکره هم دارد
.
آن گاه فرشته متوجه چیزی شد و به گونه زن دست زد.
ای وای، مثل اینکه این نمونه نشتی دارد. به شما گفتم که در این یکی
زیادی مواد مصرف کرده اید.
خداوند مخالفت کرد:آن که نشتی نیست، اشک است.
فرشته پرسید:اشک دیگر چیست ؟
خداوند گفت:اشک وسیله ای است برای ابراز شادی، اندوه، درد، نا امیدی،
تنهایی، سوگ و غرورش.
فرشته متاثر شد.
شما نابغه اید ای خداوند، شما فکر همه چیز را کرده اید، چون زن ها
واقعا'' حیرت انگیزند.
زن ها قدرتی دارند که مردان را متحیر می کنند.

همواره بچه ها را به دندان می کشند.
سختی ها را بهتر تحمل می کنند.
بار زندگی را به دوش می کشند،
ولی شادی، عشق و لذت به فضای خانه می پراکنند.
وقتی می خواهند جیغ بزنند، با لبخند می زنند.
وقتی می خواهند گریه کنند، آواز می خوانند.
وقتی خوشحالند گریه می کنند.
و وقتی عصبانی اند می خندند.
برای آنچه باور دارند می جنگند.

در مقابل بی عدالتی می ایستند.
وقتی مطمئن اند راه حل دیگری وجود دارد، نه نمی پذیرند.
بدون کفش نو سر می کنند، که بچه هایشان کفش نو داشته باشند.
برای همراهی یک دوست مضطرب، با او به دکتر می روند.
بدون قید و شرط دوست می دارند.

وقتی بچه هایشان به موفقیتی دست پیدا می کنند گریه می کنند و و قتی
دوستانشان پاداش می گیرند، می خندند.
در مرگ یک دوست، دل شان می شکند.
در از دست دادن یکی از اعضای خانواده اندوهگین می شوند،
با اینحال وقتی می بینند همه از پا افتاده اند، قوی، پابرجا می مانند.
آنها می رانند، می پرند، راه می روند، می دوند که نشانتان بدهند چه قدر
برایشان مهم هستید.

قلب زن است که جهان را به چرخش در می آورد
زن ها در هر اندازه و رنگ و شکلی موجودند می دانند که بغل کردن و
بوسیدن می تواند هر دل شکسته ای را التیام بخشد
کار زن ها بیش از بچه به دنیا آوردن است، آنها شادی و امید به ارمغان
می آورند. آنها شفقت و فکر نو می بخشند
زن ها چیزهای زیادی برای گفتن و برای بخشیدن دارند

خداوند گفت:این مخلوق عظیم فقط یک عیب دارد
فرشته پرسید:چه عیبی ؟
خداوند گفت:قدر خودش را نمی داند و خود را به هر کسی عرضه می کند،
عرضه کردنی که هر بار بین او و فضایلش فاصله می اندازد .
ای کاش می دانست اینجا چه برایش آماده کرده ام تا خود را برای ملاقات با من آماده می ساخت

افسوس و 100 افسوس که خود را به کمترین بها می فروشد و همیشه برای این کار توجیه می آورد،
توجیهی که حتی در خلوت، خودش را هم قانع نمی کند

من او را خیلی دوست دارم ولی ...
دختری از تبارِ غرور
بسم الله
سنجاق کرده اند
عشـق را
حیـا را
عفـت را
مهـربانی را
صفـا را
ایـمان را
و یک عـالـم چیز دیگر را
به چادرت ...
برای همین است
که
اینچنین
سنگین و با وقار راه می روی ...
دختری از تبارِ غرور


پرسش:
آیا مطابق آیه 31 سوره نور، زن به غلام خود محرم است؟ در صورت محرم بودن، مفاسد زیادی خواهد داشت.


پاسخ:
«وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ ... وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبائِهِنَّ أَوْ آباءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنائِهِنَّ أَوْ أَبْناءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنی‏ إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنی‏ أَخَواتِهِنَّ أَوْ نِسائِهِنَّ أَوْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُنَّ ...»؛ و به آنان با ایمان بگو چشمهاى خود را (از نگاه هوس‏آلود) فروگیرند، ... و (اطراف) روسرى ‏هاى خود را بر سینه خود افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشانده شود)، و زینت خود را آشکار نسازند مگر براى شوهرانشان، یا پدرانشان، یا پدر شوهرانشان، یا پسرانشان، یا پسران همسرانشان، یا برادرانشان، یا پسران برادرانشان، یا پسران خواهرانشان، یا زنان هم ‏کیششان، یا بردگانشان، ... .(1)
«لا جُناحَ عَلَیْهِنَّ فی‏ آبائِهِنَّ وَ لا أَبْنائِهِنَّ وَ لا إِخْوانِهِنَّ وَ لا أَبْناءِ إِخْوانِهِنَّ وَ لا أَبْناءِ أَخَواتِهِنَّ وَ لا نِسائِهِنَّ وَ لا ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُنَّ وَ اتَّقینَ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلى‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ شَهیداً»؛ بر آنان [همسران پیامبر] گناهى نیست در مورد پدران و فرزندان و برادران و فرزندان برادران و فرزندان خواهران خود و زنان مسلمان و بردگان خویش (که بدون حجاب و پرده با آنها تماس بگیرند) و تقواى الهى را پیشه کنید که خداوند نسبت به هر چیزى شاهد و آگاه است.(2)
با سلام و درود
چند نکته در این زمینه عرض می شود:
1. با توجه به ظاهر این فراز از آیه می توان گفت اعم است و شامل کنیز و غلام (عبد) می شود. در این زمینه روایت هم داریم.(3)
2. آیه در مقام بیان مقدار پوشش و یا میزان جواز آشکار نمودن نیست، بلکه فقط اصل وجوب و جواز را بیان می فرماید.
3. در این زمینه روایات مختلف است و برخی روایات دال بر حرمت و برخی جواز را می رساند.(4)
4. با توجه به روایات، مفسران نیز در این زمینه اختلاف نظر دارند.
برخی می گویند، اطلاق جمله «أَوْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُنَّ» هم شامل غلامان مى ‏شود و هم کنیزان، و از روایات نیز این اطلاق استفاده مى ‏شود.(5)
برخی دیگر، آیه را اختصاص به کنیز داده اند:

دختری از تبارِ غرور
در واقع می شود گفت دربد حجابی هر سه نوع حق ضایع می شود هم حق الله وهم حق النفس وهم حق الناس منتها هرکدام در مرتبه ای ودرجه ای.در بدحجابی قبل از حق الناس بودن ،حق الله نهفته است اما این به معنی نادیده گرفتن حق الناس بودن آن نیست چرا که بد حجاب واسطه ی گناه است .
البته در اینجا برداشت در رابطه با حق الناس به دوگونه است که لازم است بین این دو نوع برداشت تفکیک قائل شویم تا دچار اشتباه نشویم.یکی این که حجاب زن را حق همسر یا برادر یا خانواده اش تلقی کنیم وبا رضایت آنها نسبت به بی حجابی بگوییم حجاب حق آنهاست وآنها تمایل داشته اند از حق خود بگذرند.این نوع برداشت از حق الناس بودن مد نظر مانیست اگر از این دید نگاه کنیم حجاب حق الهی است نه حق الناس.اما اگر منظور از حق الناس تضییع حقوق افرادیست که در برابر شخص بی حجاب دچار گناه می شوند این تبیین در رابطه با این موضوع صحیح است وحجاب حق الناس هم می باشد.
منتها در رابطه با حق الناس همانطور که مطلع هستید دو نوع حق تعریف می شود یکی حقوق مادی ودیگری معنوی.در رابطه با بد حجابی لازم است بگوییم که این نوع تضییع حق از انواع حقوق معنویست لذا برای ادای این حق بعد از توبه وتصمیم بر ترک گناه لازم است برای آنانکه واسطه ی گناهشان بودیم استغفار نموده وطلب مغفرت کنیم ودر حقشان دعا نماییم.
نکته ی قابل توجه دیگر این است که اگر ما بدحجابی را حق الناس تلقی کرده وخود را ملزم به ادای این حق معنوی ( به صورت استغفار ودعا وطلب مغفرت وصدقه دادن برای آنهایی که به علت بدحجابی واسطه ی گناهشان بودیم) می کنیم در واقع از نگاه اخلاقی قائل به این امر می شویم چرا که گناه کردن تاثیر نامطلوب بر قلب انسان دارد وبرای رفع کدورت گناه از دل به کوچکترین امور نیز توجه ویژه می شود اما از جهت فقهی اگر بخواهیم به این قضیه نظر کنیم حق الناسی بر عهده ی ما به این معنا که ملزم به ادایش باشیم نیست.
بایدبین دو مسئله ی حق الناس فقهی وشراکت در گناه تفاوت قائل شویم .منظور از حق الناس بودن حق الناس فقهی نیست بدین شکل که اگر کسی با بی حجابی خود موجبات انحراف دیگری را فراهم نمود یا با بی حجابی خود برای خانواده وهمسر وفرزندان ان شخص مشکل ایجاد کرد ملزم به کسب رضایت این افراد باشد بلکه منظور ما از حق الناس بودن حجاب در اینجا همان شراکت در گناه است چرا که شخص بی حجاب چون واسطه ی گناه می شود وبا عث تحریک افراد به سمت گناه،در نتیجه در گناه آنها شریک است وموجبات عذاب خویش را فراهم نموده است
‏لازم است بدانیم تنها عاملان گناه، گناهکار نیستند، بلکه تمام کسانى که با استفاده کردن از وسائل مختلف تبلیغاتى، و یا آماده ساختن زمینه ‏ها، و حتى گفتن یک کلمه کوچک تشویق ‏آمیز، ویا حتی نوع پوشش خودعاملان گناه را به کار خود ترغیب کنند در آن سهیم اند.
دختری از تبارِ غرور

. "من دیگه بچه نیستم".نوجوان ها بیشتر از هر چیز دیگری دوست دارند به آنها بعنوان یک فرد بزرگسال احترام بگذارند. اینکه دیگران همچنان مثل قبل با آنها مثل یک بچه رفتار کنند برایشان عذاب آور است. اما پدرها می فهمند که نوجوانان مراحل مختلف بلوغ را پشت سر می گذارند و خیلی مهم است که واکنش خودتان را با مرحله بلوغ فرزندتان هماهنگ کنید. در اوایل نوجوانی باید از وضعیت آنها آگاه باشید و کمی بیشتر از یک بچه با او رفتار کنید

2. "من طوری رفتار می کنم که آماده ام یک بزرگسال باشم اما از وارد شدن به این مرحله از زندگی وحشت دارم." اینکه فرزند نوجوانتان آماده باشد که مثل یک بزرگسال با او رفتار شود یا نه، بسیار نگران مسئولیت ناشی از آن خواهد بود. باید بفهمید که با تمام تظاهری که به قوی بودن می کند، فرزند نوجوانتان از دنیای ناشناخته ای که پیش رویش است می ترسد. پدرهایی که می توانند کمی احترام را با کمی حساسیت برای این موقعیت ادغام کنند می توانند تکیه گاه خوبی برای نوجوانشان باشند.



3. "دوستانم برایم اهمیت بیشتری پیدا کرده اند." بخشی از این روند...

دختری از تبارِ غرور


اتاقهای گفتگو در کمینند!

چت روم به معنای گفتگو های عامیانست.در محیط اینترنت نیز معنای این فناوری گفتگو در اتاقهای خصوصی و یا عمومی است که بستگیبه سطح برخورداری و استفاده ی افراد از آن دارد.
در این محیط انتظار گفتگوی تخصصی بین افراد نیست اما بسیاری از آنها هم کارشناسانه و در مباحث فرهنگی و سیاسی و ... بوده و امکان بهره برداری تخصصی از آن وجود دارد البته سایتهایی هم هستند که به صورت انجمنهای مجازی دارای اتاقهای گفتگو هستند اما تفاوت این اتاقها با چت رومها این است که در اتاقهای چت روم فعل و انفعالات محو میگردد و به صورت آنلاین است ولی در انجمنهای گفتگو سابقه ی گفتگوها برای مدت طولانی باقی میماند و اصولا کاربرد هر یک متفاوت است.
تحقیقات متعددی که در زمینه ی انگیزه ی افراد برای روی آوردن به چت صورت گرفته نشان میدهد که همفکری یا همدلی تفریح وقت گذرانی سر گرمی و دوستی با جنس مخالف از مهمترین دلایل گپ زنی در اتاقهای اینترنتی هستند.
به گزارش یک سایت اینترنتی از یک نظر سنجی از مجموع 3118 نفر بازدید کننده از این سایت که در این نظر سنجی شرکت کرده بودند 12/37 درصد آنها برای تفریح و 7/22 درصد برای دوست یابی از چت استفاده میکنند.

سوال:آیا میتوان گفت جوانان و آدمهای تنها بیشترین کاربران اتاقهای گفتگو ی اینترنتی را تشکیل میدهند؟

دختری از تبارِ غرور
تربیت دختر و پسر باید نزد پدر و مادر فرق داشته باشد، مبادا که دختران خود را مثل پسر بزرگ کنید و...

در تربیت دختران ، به خاطر نقش حساس آنها در مسئولیتهاى خانوادگى و تاءثیر آن در اجتماع ، باید مراقبت بیشترى نمود.

دختر وقتى به سن هفت سالگى رسید، کم و بیش باید متوجه شود، رفتار و وظائف او با پسر فرق دارد، اگر نباشد، هر جائى که پسر مى رود دختر هم برود و یا او را ببرند، هر طور که پسران لباس مى پوشند، او هم بپوشد و پسروار بزرگ شود، آیا دخترى که مثل پسر احساس آزادى در پوشش کرده است ، در سن رشد و درک مى توان او را دستور حجاب داد؟!

حجاب براى این دختر، مثل روسرى براى پسران سخت و مشکل است .

دختران شما عروسک نیستند، زندگى آینده آنها به بانوئى نیاز دارد، خوش ‍ فکر، با ادب و اخلاقى بلند و دینى محکم ، همراه با تمیزى و نظافت و شوهردارى و ملاطفت ، کارى کنید که این خدمات در دختران تقویت شود
دختری از تبارِ غرور
سلام بر همه ی دوستان
مرحوم کافی می فرمود : اگر شما مهدیه می ایید هنر نیست هنر ان است که دست یک قمار باز عرق خور و ... را یگیرید وبیارید چرا که شما اگر نیایید در خانه مینشینید و نماز تان را هم میخوانید پس کسی را اینجا بیاورید که اگر اینجا نیاید به سمت گناه می رود ...
ببخشید نقل به مضمون کردم تا بگویم :
این امر در مورد ما نیز صادق است اگر ما نیز این طوریم خویش را تغیر دهیم ادرس این سایت و کلا منابعی که برای خودمون جذابند رو حد اقل یکبار به بقیه معرفی کنیم ما که اینقدر پیامک میزنیم اینقدر ایمیل میزنیم خوب این هم روش...ولی اصل مطلب اینه که واقعا چه کار باید کرد عبادت . تحقیق . هیچ کار ...چه کار کنیم :
موضوع بحث اینه :
چه باید کرد و بهترین متد والگو چیست و کیست که هم دیروزی باشد هم امروزی و هم برای فردا راهکار مشخص بدهید

حالا ممکن است یکی بگوید امام علی ع یکی بگوید امام خمینی یکی بگوید انسان مومن باش کافیست خوب این مومن کیست ؟ الان چه کار کنم در جامعه در اجتماع برای شروع : پیامبر فرمود روزی میرسد که برای حفظ دین باید از قله ی کوهی به قله ی دیگر گریخت
دختری از تبارِ غرور
سلام
مدیریت این نوع ارتباط به چند امر بستگی دارد:

عمق باورهای دینی
همت و اراده فرد
مهارت ارتباطی
مهارت ابراز وجود یا قاطعیت
نوع ارتباط و پیوند مانند دوستی - خویشاوندی
مقدار شدت وابستگی
دعا و نذر و توسل

اگر باورهای دینی قوی باشد خود آن سبب تقویت اراده می شود کسی که خدا را دارد احساس تنهایی نمی کند در برابر این فرد به جای دوستان قدیم دوستانی بر می گزیند که او را به هدف مقدسش( رسیدن به خدا) نزدیک تر کنند. خدا در قرآن در سوره فرقان می فرماید



و روزى است که ستمکار دستهاى خود را مى‏گزد [و] مى‏گوید اى کاش با پیامبر راهى برمى‏گرفتم (۲۷)
وَیَوْمَ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى یَدَیْهِ یَقُولُ یَا لَیْتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِیلًا ﴿۲۷﴾

اى واى کاش فلانى را دوست [خود] نگرفته بودم (۲۸)
یَا وَیْلَتَى لَیْتَنِی لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِیلًا ﴿۲۸﴾
او [بود که] مرا به گمراهى کشانید پس از آنکه قرآن به من رسیده بود و شیطان همواره فروگذارنده انسان است (۲۹)
لَقَدْ أَضَلَّنِی عَنِ الذِّکْرِ بَعْدَ إِذْ جَاءنِی وَکَانَ الشَّیْطَانُ لِلْإِنسَانِ خَذُولًا ﴿۲۹﴾



البته می توان برای امر به معروف و ارشاد آنها با آنها ارتباط داشت ولی اگر دیدیم که گناه می شود و ما نمی توانیم مانع شویم باید جلسه را ترک کنیم
در امر به معروف باید به لطایف روان شناختی و شیوه های انتقاد مؤثر آگاه باشیم وگرنه سبب جری تر شدن می شویم. گاهی تک تک ارشاد کردن به موقع اثر بخش تر است البته نباید انتظار داشته باشیم با یک تذکر ما در او انقلابی ایجادشود باید زمان برای تغییر بدهیم هرگز جلوی جمع نصیحت نکنیم و خود را معصوم ندانیم و برای هدایت شان دعا کنیم


أَلاَ بِذکرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ؛

آگاه باش که با یاد خدا دل‏ها آرام گیرد (رعد، 28)

now surely by Allah's remembrance are the hearts set at rest
دختری از تبارِ غرور