...بنده های خوشتیپِ خدا

...بنده های خوشتیپِ خدا

یا اَیُّهَاالنَّبیُّ قُل لِاَزواجِکَ وَ بَناتِکَ...
ای پیامبر، به همسران و دخترانت و به زنان مؤمنین بگو که جلباب های( روسری ها) خویش را به خود نزدیک سازند، این کار برای اینکه شناخته شوند و مورد اذیت و آزار قرار نگیرند، بهتر است و خدا آمرزنده و مهربان است.

لوگوی دوستان
ملازمان حرم 313

۲۷ مطلب در شهریور ۱۳۹۳ ثبت شده است

گفت: من نمی دونم شما چادری ها چرا می خواهید همه مثل شما باشند. خدا گفته حجابت را رعایت کن. دیگه نگفته که حتما چادر سرت کن! حجاب یه امر سلیقه ایه. خدا گفته گردی صورت و دست ها تا مچ آزاد باشه. حالا یکی سلیقه اش می کشه مانتو تنگ کوتاه بپوشه با آرایش. چه اشکالی داره؟ مهم اینه که دلش پاکه و اون حدی هم که خدا گفته را رعایت کرده. تازه وقتی خانواده زن راضی به این کارش هستند دیگه به دیگران چه مربوطه که زن چطوری خودش را می پوشانه؟

گفتم: معلومه آیات حجاب را نخوندی و روایات و احادیثی که در این زمینه اومده. در آیه 59 سوره احزاب و آیه 30 و 31 سوره نور به طور کامل گفته که چطوری خودت را بپوشانی. حجاب حق زن یا خانواده اش نیست که بخواهند در موردش تصمیم بگیرند. حجاب یک حق الهی است و خدا به بنده اش امر کرده که باید حجاب را رعایت کنه.

 

 

گفت: یعنی هر کی چادر نپوشه مستقیم میره جهنّم؟!!

 

گفتم: تو چرا گیر دادی به چادر؟ من هیچ وقت نمیگم کسی که چادری نیست حجاب نداره. حرف من اینه که این مانتوهای اندامی که الان مد شده نمیتونه حجاب کامل را همراه بیاره.

 

گفت: نه که چادری هامون خیلی باحجاب هستند؟!

 

گفتم: حرف من رو چادری و مانتویی بودن نیست. می تونی مانتو بپوشی ولی یه مانتویی که اندامت در اون نمایان نباشه و با یک مقنعه یا روسری بلندی هم سرت را بپوشانی. زنان چادری هم اگه قرار باشه فقط چادر را روی سرشون بکشند و هیچ چیز دیگه ای را رعایت نکنند حجاب کامل ندارند.

 

گفت: ای ول. این یکی حرفت را قبول دارم. خداییش حالم از بعضی از این چادری هایی که آرایش می کنند و چادرشون تو هوا پرواز می کنه به هم می خوره.

 

گفتم: پس معلومه از چادر بدت نمیاد. بلکه از نوع پوشش بعضی از چادری ها بدت میاد.

 

گفت: و نوع رفتار بعضی هاشون که حجاب دارند و فکر میکنند از دماغ فیل افتادند و ما مانتویی ها یه مشت بی عفّت جهنّمی هستیم.

 

گفتم: خود من به عنوان یک زن محجّبه چادری هیچ وقت همچین تصوری نسبت به بدحجاب ها نداشتم. هیچ کس نمی تونه بگه من نزد خدا مقرّب تر از فلانی هستم چون فقط خدا آگاه به درون ما انسانهاست. ولی پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله از ما پیروانش خواسته که هم خُلقا و هم خَلقا مثل ایشان باشیم. یعنی همونطور که باطن و کردارمون در شأن یک مسلمان هست، ظاهرمون هم باید اسلامی باشه.

 

گفت: ولی خیلی از انسانهایی که ظاهری اسلامی دارند بعدا تو زرد از آب درمیان و آبروی هر چی مسلمونه می برند.

 

گفتم: مشکل شما اینه که اسلام را با عملکرد افرادش تعریف می کنید. ما نباید مثلا حجاب را با رفتار و کردار یک با حجاب یا بی حجاب تعریف کنیم. ما باید ببینیم خداوند متعال و ائمه اطهار چه سفارشی به ماکردند و به همون عمل کنیم. حالا یکی ظاهر اسلامی داره اما تو باطنش به هیچی مقیّد نیست. اون دیگه خودش مسؤول اعمالشه و یه روزی باید جواب پس بده.

 

گفت: باید روی این قضیه بیشتر فکر کنم.

دختری از تبارِ غرور

 

در جامعه من همه مانتو می پوشن

از هر رنگ مانتویی گرفته  و از هر جنسی که بگی هس می خوام دیده بشم مانتو اسپورتی تنگ؛ هرچه کوتاهترتر بهتر؛ آستین بالا ؛ یه شال سرم ؛ بی جوراب ؛ موها رنگ و وارنگ ؛ کیف دخترونه بغلم ؛ حالا دیده میشم

 

جامعه من حجاب نداره  زن و مرد لباسشون فرقی نمی کنه

می خوام دیده بشم تی شرت رنگی تنم؛ چند گوشواره بزرگ رو گوشام ؛ آدامس توی دهنم؛ آرایش عجیب موهام؛ اینجوری جامعه بهم نگاه میکنه

 ....

همین همکلاسیم مهشید، تازگی ها یه مانتو خریده آخرین مدل ،ناکس نمیدونم از کدوم فروشگاه خریده ،

شیلا:" دیدی مانتوشو ؟چقدر نازه تازه مد شده؟"

الینا  :”خوش به حالش چه بابای پولداری  داره .هی روزگار..."

دینا :"وای آخه کجاش قشنگه؟انگار جرش دادن .شده مثل انسان های اولیه !"

ساسان:"بچه ها دختره رو نیگا فکر می کنه خیلی خوشگله بیچاره .تورو خدا یه نیگا بش بکنید ضایع نشه

دختری از تبارِ غرور

 

تا حالا تصور کردید که اگر در کربلا بودیم و بعد از اون همه صحنه های جانسوز وقتی به اسارت می بردنمون با اون همه خستگی و تشنگی و زخم و مصیبت و...وقتی در مقابل پلیدی مثل یزید قرار می گرفتیم چی می گفتیم و مهمترین دغدغه ما چی بود؟
  نمی دونم من  یا شما چی می گفتیم؛ ولی این یکی از گفته های خاندان رسالته:
"آیا عادلانه است که زنان و کنیزان خود را پشت پرده جای دهی، ولی دختران رسول خدا را اسیر نموده و آبروی آنها را بریزی؟ و صورت آنها را بگشایی و ایشان را در بین دشمنان گذاشته و از سرزمینی به سرزمین دیگر ببری تا بیگانگان و اراذل و اشراف آنان را ببینند؛ در حالی که که از مردان آنان کسی همراهشان نیست و سرپرست و حامی ندارد؟"

           
حقا که دختر فاطمه (س) و علی(ع) هستی؛قهرمان کربلا زینب....

دختری از تبارِ غرور

داشتم سجاده آماده می کردم برای نماز، همین که چادر مشکی ام را از سر برداشتم تا چادر نماز بر سر کنم گفت: این همه خودت را بقچه پیچ می کنی که چی؟

بر گشتم به سمت صدا، دختری را دیدم ک در گوشه ی نمازخانه نشسته بود.

پرسیدم: با منی؟

گفت: بله! با تو ام و همه ی بیچاره های مثل تو که گیر کرده اید توی افکار عهد عتیق! اذیت نمی شوی با این پارچه ی دراز دور و برت؟ خسته نمی شوی از رنگ همیشه سیاهش؟

تا آمدم حرف بزنم گفت: نگاه کن ببین چقدر زشت می شوی ، چرا مثل عزادارها سیاه می پوشی؟ و بعد فقط بلدید گیر بدهید به امثال من....................

دختری از تبارِ غرور

سلام دوستان عزیز وبلاگ حجاب ایرونی

این نظرسنجی خیلی وقتتون رو نمیگیره.چه دختر وچه پسر لطفا برامون بنویسید کدوم حجاب رو می پسندید؟چرا؟


دختری از تبارِ غرور

hijab

حجاب ِ چادر را  انتخاب کردم . و چه لذتی دارد معامله با خدا و خرید رضایش.

روزی دوست عزیزی تماس گرفت و گفت: به‌جای یه خانم ِمعلم ،میتونی بری سر 3تا کلاس ِ اول دبیرستانی‌ها، که کلاس‌شون هرز نره و در مورد موضوعات دینی (مثل حجاب!) باهاشون صحبت کنی...؟

قبول کردم. اما می‌ترسیدم.می‌گفتم این نسل جدید گستاخ‌اند.اگه وسط بحث شبهه‌ای وارد کنند انقدر قوی نیستم که بتونم جواب بدم و نذارم شبهه‌ای که وارد کردند ذهن بقیه رو خراب نکنه...دوست عزیزآرومم کرد و گفت اگه بری نگاه‌ات عوض می‌شه! تو مسیر مدرسه داشتم مرور می‌کردم که باید چی‌بگم.(که هیچ‌کدوم از این مرورها به کارم نیومد!)

اولین کلاسی که رفتم.دیدم حجاب‌ها خوبه از چی بگم؟! از خود بچه‌ها نظر خواهی کردم که در مورد چی صحبت کنیم. با "ارزش دختران"بحث شروع شد و به "حجاب" ختم شد.بدون اینکه شبهه‌ای وارد بشه. تعجب کردم که این نسل چه جانانه از حجاب و حفظ ارزش وجودی دختر بودن دفاع می‌کردند بدون اینکه نگاه فمینیستی داشته باشند.

کلاس بعدی،بچه‌ها خواستند بحث ِهمون کلاس قبلی ادامه داشته باشه + صحبت از معرفت نسبت به امام زمان(عج). باورم نمی‌شد همشون با منطق و دلیل حجاب رو قبول داشتند و خودشون رو ملزم به اجراش می‌دونستند. از چادرم پرسیدند،اینکه چطور و چه وقت چادر رو انتخاب کردم و براشون تعریف کردم. یهو انگار که بغضی بترکد دو سه نفر گفتند: خانم! ما هم خیلی چادر رو دوست داریم و بعضی اوقات سر می‌کنیم اما مامان و بابامون نمیذارن...میگن کسی که سر نمیکنه تو چرا سر میکنی.اجازه نمیدن...تو مهمونی‌ها میگن راحت باش...مامان ،بابای ما پسرعمو و پسرعمه و پسرخاله رو نامحرم نمیدونند ... یکی‌شون می‌گفت: الهام جــــون من چادر سر میکنم اما وقتی تو جمعی باشم که مسخرم کنند و بهم تیکه بندازن دیگه دوس ندارم چادر رو سر کنم اون هم به خاطر چادره...دوس ندارم کسی به چادرم توهین کنه. جالب بود همشون چادرهای معمولی(بدون آستین وبدون شال و...) رو بیشتر دوس داشتند و معتقد بودند مدل چادرهای معمولی متانت خاصی دارد.

سومین کلاسی هم که رفتم تقریبا با همین جَو روبرو شدم: "دوست داشتن حجاب و عفیف بودن و عفیفانه در جامعه و در مقابل مردان نامحرم ظاهر شدن را."

تا اینجا مقدمه بود برای اینکه بگویم: تمام ما،تمام مسولین و تمام پدر و مادرها در قبال این احساس‌های پاک دخترانه مسئولند. در قبال آن دختری که چادر سر نمیکند تا به چادرش توهین نشود چرا که روح لطیف و پاکش برنمیتابد توهین به چادر را،مسئولیم. مادر و پدری که اجازه نمی‌دهند دخترشان چادر سر کند که شاید خواستگارش او را با چادر نپسندند یا برای اینکه جامعه چنین دختری را قبول نمی‌کند و دخترشان با چادر انگشت‌نما(!!!!) می‌شود، درآن دنیا به پیامبر(ص) و فاطمه زهرا(س) و علی مرتضی(ع) باید پاسخگو باشند و ما نیز باید پاسخگو باشیم که به کجا میرویم و چه بر سر حجاب(این حکم قطعی دین) آورده‌ایم که باید تفکر پدر و مادری اینگونه باشد....آن اقوام و قومیت‌های خاصی که برادرِشوهر و پسرِعمو و باقی پسرهای جوان فامیل و در معرض گناه را محرم دختران و زنانشان می‌داند هم به عفت و حیای آن دختران و هم به پیشگاه خداوند باید پاسخگو باشند...

مسئولی که بدون کار کارشناسی شده بدون صرف هزینه بدون انجام کوچکترین کار فرهنگی باعث شد که در جامعه چنین جوی ایجاد شود که به چادر و چادری ها اینگونه گستاخانه و راحت توهین کنند به تک تک احساسات پاک دخترانی که حجاب را میخواهند باید پاسخگو باشند...حتی آن کارگردان‌های روشنفکر که زن با حجاب و عفیف در هیچ‌جای فیلم‌هایشان جایی نداشتند، باید پاسخگو باشند...

کاش میتوانستم تمام حرفها و نظراتشان در مورد حجاب را با آب طلا بنویسم و بدهم روشنفکرانی که فکر می‌کنند دختران ما حجاب را نمی‌خواهند ،بخوانند و بدانند هنوز حیا و عفاف در بین دختران ما هست و باید حواسمان را جمع کنیم که گرگ‌های شوم شب این حیا و عفاف و این عاطفه‌های پاک نسبت به حجاب را به تاراج نبرند.

 و اما تو دختر جوانی که شاید این مطلب را خواندی و تو نیز حجاب را دوس داری و میخواهی عفیف باشی و نگاه خدا را برای خودت بخری...اگر انتخابت چادر است به هیچ حرف و هیچ تمسخری توجه نکن...به نگاه خدا چشم بدوز...بگذار وقتی برای فاطمه زهرا(س) و مصائب عقیله بنی هاشم(س) اشک میریزی آن گوهرهای ناب را به تار و پود چادرت بسپاری ... به گرمای محشر فکر کن که همین چادر سایه‌بان و شفاعت کننده‌ات می‌شود... این‌ها را باور و یقین خود قرار بده.

دختری از تبارِ غرور
خداوندا...
تو میدانی که من دلواپس فردای خود هستم
مباداگم کنم راه قشنگ آرزوها را
مبادا گم کنم اهداف زیبا را
مبادا جابمانم از قصار موهبت هایت
خداوندا مرا مگذار تنها لحظه ای حتی...
دختری از تبارِ غرور